یثربی در ابتدا و در پاسخ به پرسش درستکار درباره تعریف تفکر و اینکه تفکر چگونه اتفاق میافتد گفت: «تفکر همان چیزی است که ما را از دیگر جانداران جدا میکند، چیزی که دادههای بیرونی را در مغز انسان تحلیل و نتیجهگیری میکند تفکر نام دارد، امتیاز اصلی بشر نسبت به سایر جانداران همین رشد فکری او است، در تاریخ زندگی انسان هم زندگی فردی و اجتماعی هر فرد متناسب با رشد فکری او بوده است.»
یثربی درباره اینکه آیا همه دارای قوه تفکر و استعداد هستند توضیح داد: «همه انسانها تا حدودی از این توان برخوردار هستند، خداوند به عقل داده است اما یک اصل مهم وجود دارد، آن هم اینکه داشتن غیر از برداشت کردن است، افراد ممکن است از امکاناتی که دارند نتوانند به خوبی استفاده کنند. به تعبیر دکارت یکی میتواند از عقل خود استفاده کند اما یکی دیگر نمیتواند آن را بهکار ببرد.»
کودکان خود را خلاق پرورش نمیدهیم
این معلم فلسفه و حکمت درباره اینکه چرا همه افراد نمیتوانند از هوش و استعداد خود بهره ببرند به مجری برنامه سپنج گفت: «از نگاه فلسفی شرایط فرق میکند، دو کودک را در نظر بگیرید که هر دو به یک اندازه هوش و استعداد دارند، هر دو هم به یک اندازه میتوانند از هوش خودشان بهره ببرند، اما یکی فرزند یک استاد است که از کودکی در مجالس بزرگان رفت و آمد دارد اما دیگری فرزند کسی هست که مواد فروش است؛ بهطور طبیعی این دو کودک از هوش خودشان یکسان برداشت نمیکنند. یکی عقل خودش را در درس خواندن بهکار میبرد و دیگری در پخش و قاچاق مواد مخدر، بنابراین ما باید به شرایط فکر کنیم، جامعهای که از نظر تحصیلات و مدیریت شرایط مناسب داشته باشد از داشتههای خودش بهخوبی برداشت میکند و جامعهای که شرایط مناسب نداشته باشد داشتن سودی به حالش ندارد. در نتیجه باید آموزش و پرورش درست باشد و کودک را خلاق پرورش بدهد، درحالیکه ما حتی در مرحله دکتری هم دانشجوها را خلاق پرورش نمیدهیم.»
در همه امور زندگی باید فکر کنیم
یثربی در پاسخ به پرسش علی درستکار درباره اینکه به چه چیزی فکر کنیم بیان کرد: «ما باید در همه لحظات زندگیمان فکر کنیم، در همه امور زندگی هیچوقت نباید خودمان را بینیاز از آموزش و تفکر بدانیم، آموزش در جامعه مهم است اما الان آموزش مانند گوشت قربانی شده است، یک عده نمیتوانند مدرسه بروند یک عدهای هم در مدارسی درس میخوانند که نتایج کنکور نشان دهنده سطح آموزش در این مدارس هست، درحالیکه الفبای عدالت را از همان ابتدا به کودکانمان آموزش بدهیم.»
او ادامه داد: «بنابراین ما باید فکر کنیم که مطابق عقل، منطق، عدالت و نتیجهدهی باشیم؛ باید مدیریتی وجود داشته باشد که صحبت کارشناسان را با نتیجهگیری درست به میدان عمل بیاورد، امروز مشکل ما کارهای پراکنده است، گاهی رئیسجمهور مانند من و شما گلایه میکند، اینکه میگوید ما خیلی جاها پول میدهیم اما نتیجه مناسب را برداشت نمیکنیم، پاسخ این است که پول را ندهید و هرسال نتایج را ارزیابی کنید، اگر خودتان خطا میکنید چرا دیگری را سرزنش میکنید؟ ما بودجه میگیریم که برنامهها را اجرا کنیم اما اینکه نتایج این برنامهها چه میشود بودجهدهنده و بودجهگیرنده متوجه نمیشوند.»
مسئولان معیار پایبندی به کشور باشند
این استاد دانشگاه در برنامه سپنج گفت: «یکبار جلسهای گذاشتند درباره اینکه مردم از نظر وابستگی به فکر و فرهنگ ملی و اسلامی ضعیف هستند، اما متوجه شدم مجموعه متفرقی را دعوت کردهاند، یکی میگوید سعدی و حافظ را با جلد زرکوب چاپ کنیم و در اختیار مردم بگذاریم، دیگری میگوید ایدهای درباره شاهنامه داشت، دیگری میگوید جلوی مساجد را تزیین کنیم؛ من گفتم این کارها چه ارتباطی با هدفی دارد که اینجا جمع شدهایم، آنجا مثالی زدم، گفتم که یک نفر به روحانی محل شکایت کرد که همسرم روزه نمیگیرد، روحانی محل گفت از همسرت بپرس چرا روزه نمیگیرد، مرد به روحانی پاسخ داد بارها پرسیدهام اما به من جواب میدهد تو روزه بگیر تا من هم روزه بگیرم؛ به جمع گفتم مسئولان از خودشان شروع کنند و معیار پایبندی به کشور باشیم، به اموال و فرهنگ کشور پایبند باشیم، در اینصورت اگر یک فرد پایبند نبود من خودم با او برخورد میکنم، بنابراین ما باید با عمل خود به مسائل نپردازیم، در غیر اینصورت به این نتیجه نمیرسیم که مردم به این آب و خاک دلبستگی معنوی داشته باشند.»
